داستان هیرو :
کاردل چشم تیز در اعماق دره های کوهستانی نولن جایی که تا زمان نشان می داده، (آموزش هیرو Sniper) مردمانش با شکار موجودات عجیب غریب ساکن آنجا زنده می ماندند.آنها را از راه دور می کشتند و لاشه آنها را که ته دره می افتاد را جمع آوری می کردند.
چشم تیز بهترین شکارچی بود که می توانست از تفنگ به خوبی استفاده کند در روز فراخوانی ، زمانی که او به دنبال بدست آوردن بالاترین درجه در روستا بود او باید یک آزمایش باستانی را انجام می داد. اینکه با یک تیر بتواند حیوان را شکار کند. اگر خطا می رفت او احترام خود را از دست می داد. تمامی روستا شب را بیدار ماندند و او به حیوان شلیک کرد.
آموزش هیرو Sniper
تیر بر حیوان اصابت کرد و به پایین صخره افتاد و مردم به خوشحالی پرداهتند ولی وقتی لاشه آن حیوان جمع آوری شد روستا به سکوت فرو رفت.ریش سفیدان دریافتند که تیر به چشم وسطی حیوان اصابت کرده و سپس در داخل آرواره حیوان افتاده است.
این نشانه در واقغ شروع یک پیشگویی تاریک درباره تیرانداز بود که به او هم عظمت و هم طرد شدن از جامعه را داد.Sniper توسط مردمان روستا طرد شد و تا زمانی که باقی مانده این پیشگویی را در میدان نبرد به ثمر ننشاند هرگز به او اجازه بازگشت نخواهند داد