Hehm ehme meh heh heh, speak of me, and I shall appear. Face me and face the furnace
ههه هه هه هه از من حرف بزن و من ظاهر خواهم شد. با من رو به رو شو و آتش را تجربه کن
داستان هیرو :
او که میسوزد اما نابود نمیشود، میبلعد اما هرگز سیر نمیشود، میکشد و فراتر از هر قضاوتی است؛ لوسیفر نابودی را برای همه کسانی که مقابل او بایستند، به ارمغان میآورد. او روحها را با نوک شمشیری آتشین با خود میبرد. او سقوط کرده، فرماندهای بود که روزگاری در قلمرو پشت نور محبوب بود، اما بهخاطر گناه نافرمانی تبعید شد؛ او حاضر نشد زانو بزند.
آموزش هیرو Doom
شش بار نام او با ناقوس بزرگ واشوندول طنینانداز شد. شصتوشش بار بالهای او داغ زده شدند، تا جایی که تنها کندههای دودآلود باقی ماندند. بدون بال، او از بندهایی که او را در نور محبوس کرده بودند، رها شد و با فریاد به زمین سقوط کرد. گودالی در بیابان، بهشت گمشده. اکنون او بدون رحم و بدون دلیل حمله میکند، تنها موجود زندهای که میتواند آزادانه بین هفت قلمرو تاریک حرکت کند. اسیر نیازهای غیرقابلفرار، پیچیده در استعدادهای غیرقابل تصور، او جهنم خود را هرجا که برود با خود میبرد. تا پایان، نافرمان باقی میماند. سرانجام، دنیا متعلق به نابودی خواهد بود.
به یک شکل یا شکل دیگر، دوم دشمنانش را از کار میاندازد. با بلعیدن موجودات کوچک (Creeps) و کسب مهارتهای مختلفی که در طول زندگی داشتند، او میتواند سکوتی ماندگار بر جادوها و آیتمهای دشمنانش اعمال کند و در همین حین، آنها را در آتش بسوزاند.
میتواند یک دشمن را از انجام جادوها یا هر نوع درمانی بهطور کامل بازدارد.