There are some things you weren’t meant to see. Such as tomorrow
برخی چیزهایی وجود دارند که برایت مقدر نشده بود ببینی؛ مثل فردا
داستان هیرو :
Drow Ranger با نام Traxex شناخته میشود —(آموزش هیرو Drow Ranger) نامی که به خوبی با قوم کوتاهقد، ترولی و نسبتاً منزوی Drow مطابقت دارد. اما خود Traxex یک Drow نیست. والدین او در یک کاروان مسافری بودند که توسط راهزنان غارتگر مورد حمله قرار گرفتند؛ کشتار سر و صداآمیز بیگناهان، خشم ساکت مردم Drow را برمیانگیخت.
آموزش هیرو Drow Ranger
پس از فروکش شدن نبرد، Drowها دختربچه کوچکی را که در میان واگنهای خراب پنهان شده بود، پیدا کردند و تصمیم گرفتند که او نباید رها شود. حتی از همان کودکی، Traxex در هنرهایی که برای این قوم اهمیت داشتند — مانند دزدکی، سکوت و ظرافت — استعداد طبیعی از خود نشان داد. از نظر روحی، اگرچه نه از نظر جسمی، او میتوانست یک Drow changeling باشد که به خانه واقعی خود بازگشته است.
اما با گذشت زمان، او از خانواده خود فراتر رفت و خود را زشت میدانست؛ چرا که ویژگیهای او صاف و متقارن بودند و هیچ جوش یا ریشریز خشن روی صورتش دیده نمیشد. از قبیله پذیرفته شده اش فاصله گرفت و به تنهایی در دل جنگل زندگی کرد. مسافرانی که از جنگل راه مییابند، گاهی از یک Ranger باورنکردنی زیبا سخن میگویند که از عمق درختان به آنها نگاه میکند و سپس همانند رویا قبل از نزدیک شدن ناپدید میشود. او نرم و دزدکی، سرد و گرم، مانند مه در سکوت حرکت میکند. نجواهایی که میشنوید، همان پیکانهای یخزده اوست که به قلب دشمن نفوذ میکنند.
به ندرت کسی میتواند از Drow Ranger فرار کند وقتی که او در محدوده قرار بگیرد. پس از آنکه دشمنانش با یک انفجار یخبندان سکوت یافتهاند، او آنها را با بارشی از پیکانهای کندکننده با نوک یخی به پایان میرساند که به ندرت کسی از آن زنده میماند.