داستان هیرو :
Sven پسر نامشروع شوالیه هوشیار، پالید مرانس است که در ویرانه های ساحل تاریک بزرگ شده است. (آموزش هیرو Sven) پدر او به جرم لکه دار کردن محبوبیت شوالیه های هوشیار اعدام شد و مادرش به دلیل طبیعت وحشی خود از جامعه طرد شد.
Sven بر این باور است که هیچ احترامی در طبقه اجتماعی وجود ندارد و تنها احترام توسط خود انسان قابل دستیابی است.پس از مواجهه با مرگ ناگهانی مادرش، او خود را به عنوان خدمتکار به شوالیه های هوشیار معرفی کرد و هویت اصلی خود را به آنان نگفت.
آموزش هیرو Sven
به مدت 13 سال او در مدرسه ای که پدرش به آنجا می رفت مشغول به یادگیری روش های جنگی شد و در دل خود کینه بزرگ از آنها داشت. ناگهان یک روز او به قسم خود عمل کرد. او شمشیر طرد شده، کلاه مقدس تکه شده را از آنجا دزدید و نوشته های باستانی شوالیه های هوشیار را در آتش مقدس سوزاند.
او از قلعه شوالیه های هوشیار فرار کرد ، تا ابد گوشه گیر ،او تنها از دستورات خود پیروی می کند. او هنوز یک شوالیه است اما یک شوالیه سرکش(دزد). او تنها به خود جواب پس می دهد.